moshi

در نظر گرفتن وضعيت زندگي، كاهش استرس، و لذت بردن از طبيعت و داشتن زمان كافي براي لذت بردن از همراهي دوست ها و خانواده.
 
دست يابي به ارامش حقيقي يكي از خواسته هاي دائمي بشر بوده است. بي ترديد بخش وسيعي از تلاش هاي علمي بشر و كشف رازهاي ناگشوده جهان طبيعت براي دسترسي به امكاناتي بوده است كه ارامش و آسايش را براي انسان به ارمغان آورد. امروزه با وجود تمام رفاه و آسايشي كه انسان معاصر در سايه ي امكانات و پيشرفت هاي به دست آمده ، از آنها برخوردار شده و وضعيت زندگي وي را بسيار اسان كرده است؛ ولي مشكلات جديدي هم پيش روي او قرارگرفته است.
 
انسان متمدن مدرن به علت بهره‌برداري بي رويه از طبيعت و ماشين زدگي با مسايل فراواني روبرو شده است. تا زمانيكه انسان زندگي روستايي را داشت، سختي هاي عديده ي مدرن وجود نداشت؛ ولي از زمانيكه از روند زندگي روستايي به شهرنشيني تغيير شرايط داد و روابط ي خود را با« طبيعت» قطع كرد با سختي هاي روان شناختي، جسماني و اجتماعي فراواني روبرو شد. بسياري ازكارشناسان معتقد هستند كه برگشت به طبيعت و تجديد روابط با آن، ميتواند يكي ازمهم ترين راهكار ها براي جلوگيري و درمان اثرات منفي زندگي صنعتي باشد.
 
پناه بردن به طبيعت ميتواند « ارامش گم شده» را به فرد بازگرداند؛ به دليل آن كه طبيعت مادر انسان است و انسان تنها در اغوش اوست كه ارام مي گيرد، رشد ميكند و به كمال ميرسد . انسان از روزي كه طبيعت را شناخته، از جهات سلامت روان شناختي و فيزيكي انواع فايده ها را در طول تاريخ از طبيعت كسب نموده است .« هم زيستي با طبيعت» تأثير تعيين كننده اي در تقويت روحيه ي نشاط ، شادي و طراوت و ايجاد ارامش عميق دروني در اشخاص دارد.
 
تصاوير زيباي طبيعت،طبيعت گردي،منظره هاي طبيعتحضور در طبيعت زيباي خداوند و برخوردار شدن از جذابيت هاي دلپذير آن
 
حضور در طبيعت زيباي خداوند و برخوردار شدن از جذابيت هاي دلپذير آن سبب توليد نشاط و سبك بالي، بالا رفتن ميزان خوشحالي دروني و بيروني، رفع خستگي هاي جسمي و رواني، تمدد اعصاب و حتي بالا رفتن طول عمر مي گردد. طبيعت پيوسته يار و ياور انسانها براي رها شدن از حالات و احساسات ناخوش‌آيند و رسيدن به حس بهتر بوده و هست.
 
رابطه با طبيعت و لذت بردن از منظره ها زيباي آن، ساده ترين راه ممكن براي كسب ارامش و لطيف سازي روح و روان انسان است. نتيجه پژوهش پژوهشگران رفتارشناسي در آمريكا نشان ميدهد :خريد گل، نگاه كردن و كاشتن گل، سبب پيدايش حس مثبت انديشي، خوشحالي، دوري از غم و ارامش ميشود . رفتن به دامان طبيعت، بهمراه خانواده و دوستان، نگاه كردن به گل هاي زيبا و درختان سرسبز، بطور چشم گيري به متعادل شدن رفتارها و افكار نامتعادل منجر شده و اتصال عصبي مثبت در مغز، بوجود مي آورد.
 
اين حس در تمام اشخاص، در هر سني كه باشند، به خوبي ظاهر ميشود .« گل ها» با تنوع در رنگ هاي زيبا و رايحه هاي بي مانند خود، حس سرزندگي، هيجان، ارامش و امنيت را در ما بوجود مي آورند. بي ترديد حضور گل و گياه در فضاي زندگي، روحيه ي انسان را لطيف و شاد ساخته و اين خوشحالي و سرزندگي به سايرين هم منتقل خواهد شد. گل نشانگر « همكاري و دوستي» است؛ براي اين كه با هديه دادن آن به سايرين، لذت بردن از زيبايي و ارامش را با يك ديگر تقسيم مي كنيم.
 
اهميت طبيعت تا بدان جاست كه شاخه اي از پزشكي به اسم« طبيعت درماني» منحصرا با استفاده از درمانهاي طبيعي اطراف ما مانند:نور خورشيد، هوا، آب و... به درمان بيماريها مي پردازد. اين روش معتقد است كه بسياري از بيماريها و ناراحتي ها ناشي از ذهن آشفته بيمار است و عناصر و نيروهاي موجود در طبيعت بهترين روش براي رها شدن حافظه از فشارهاي رواني، اصلاح زندگي و بازگردانيدن بدن، به وضعيت طبيعي آن است.
 
تصاوير زيباي طبيعت،طبيعت گردي،منظره هاي طبيعترفتن به طبيعت براي ارامش بسيار خوب است
 
مطالعه اي تازه نشان ميدهد كه صرف كردن هفته اي ۲ ساعت در طبيعت كافيست تا به مقدار لازم از فوايد آن بهره مند شد.
 
رفتن به طبيعت براي ارامش بسيار خوب است ولي متأسفانه براي تمامي و هميشه ميسر نيست ولي نمونه ي كوچك طبيعت دردسترس تمامي قرار دارد..... پارك تقريبا در تمامي محلات يك پارك كوچك وجود دارد ، سعي كنيد در وهله ي نخست با خانواده و اگر نشد تنها مرتب به پارك سر بزنيد. از آن جا لذت ببريد و ارام باشيد.
 
براي ارامش داشتن از منزل بيرون برويد. به طبيعت، صحرا، پارك يا هر جاي ديگري. بالاي كوه يا.. صرفا نفس بكشيد. با تمام وجود نفس بكشيد.
 
در طبيعت اندكي راه برويد، حتي يك پياده روي كوتاه هم ميتواند ذهن شما را آرام كند. 
 
براي خودتان باغچه كوچكي درست كنيد. رسيدگي به يك باغچه حتي به يك گلدان كوچك تأثير زيادي در آرام كردن شما دارد. در واقع طبيعت اثر مستقيمي روي روح انسانها دارد. احتمالا در ساختمان كوچك شما امكان گلكاري يا پرورش گياهان و سبزي ها نباشد ولي مراقبت از يك گلدان گل غير ممكن نيست.
 
قسمتي از وقت خود را به تماشاي حيوانات اختصاص دهيد. تحقيقات به عمل آمده نشان ميدهد افرادي كه پس از عمل جراحي رابطه بيشتري با حيوانات داشته اند سريعتر بهبود يافته اند. شما هم ميتوانيد مقطع كوتاهي به حركات يك گربه نظر كنيد، اسب ها را تماشا كنيد و…
 
نتيجه يك پژوهش روي دانشجويان “نشان داد كه سطح كورتيزول –هورمون نشان دهنده ي تنش- در دانشجوياني كه به مدت دو شب به جنگل فرستاده شدند پائين تر از آن هايي بود كه در شهر بودند. پژوهشگران در پژوهش ديگري هم دريافتند سطح كورتيزول و ضربان قلب در سوژه هايي كه زماني را در جنگل سپري كرده بودند در مقايسه با اشخاص داخل شهر كاهش يافته بود.
 
تصاوير زيباي طبيعت،طبيعت گردي،منظره هاي طبيعتطبيعت به ما ياد ميدهد كه چه طور ميتواند هر چيزي در جاي خود بكار گرفته شود
 
هنگامي كه به طبيعت مي رويد تا آن جا كه ميتوانيد آن جا باشيد، مانند بيماري كه پيش پزشك رفته است خودتان را به دست هاي آن پزشك ماهر يا جراح بسپاريد تا درد و بيماري شما رفع شود. مانند بنا يا طرح ساختماني كه خود را براي ساخت يا بازسازي دست يك معمار هنرمند سپرده است خودتان را به دست طبيعت بسپاريد، آن جا باشيد و آگاهانه حضور داشته باشيد تا آن بازسازي ها و جراحي ها روي روان شما صورت گيرد.
 
تا آن جا كه ميتوانيد از حواس خود كمك بگيريد تا ذهن، شما را جاي ديگري نبرد. به عنوان مثال هنگامي كه كنار دريا مي رويد بر حس شنوايي خود ميتوانيد  تمركز يابيد، صداي موج هايي كه جلو مي آيند و در ادامه مي شكنند ميتواند شما را هم چنان در اتصال با طبيعت نگه دارد.
  
از حواس لامسه خود بهره ببريد و بدون كفش روي ماسه هاي نرم ساحل راه برويد، از بينايي تان بهره ببريد و نگاه كنيد كه اگرچه تمامي موج ها شبيه به هم هستند، ولي در واقع اصلاً موجي دقيقاً مثل موج ديگري نيست و هر لحظه دريا امضاي تازه اي روي موج ها مي گذارد، هم چنان كه درخت روي هر برگ خود امضايي جديد و متفاوت گذاشته است. درك عميق اين طراوت در تازه گشتن حال انسان هم تاثيرگذار است.
 
در جنگل متوجه مي شوم كه زندگي و مرگ كنار هم چه قدر مسالمت آميز همسايگي ميكنند ، بدون اين كه ترس، واهمه و اضطرابي در بين باشد. درخت پير خشك ميشود ، مي شكند و به زمين مي افتد و كم كم آغاز ميكند به تجزيه شدن و مجدداً به همان خاكي برميگردد كه از آن برخاسته است. مي بينيم كه در جنگل، تغيير شكل ها رانده نمي شود، بلكه به اغوش كشيده ميشود .
 
در جنگل هراسي از تغيير شكل وجود ندارد، زيرا موجودات هر آن با آن چيزي كه هستند زندگي ميكنند ، درصورتي كه كودكند با بچگي شان هستند و درصورتي كه جوان هستند با جواني شان هستند و درصورتي كه كهنسالند و پير و فرتوت هستند و در برابر اين تغييرات ايستادگي نمي كنند. نه درخت پير سعي ميكند دوباره به جواني برگردد و نه درخت جوان مي هراسد كه يك روز پير ميشود ، زيرا اين ترس آنها را از آن بودن حقيقي جدا مي سازد.
 
از طرف ديگر طبيعت به ما ياد ميدهد كه چه طور ميتواند هر چيزي در جاي خود بكار گرفته شود. چه طور ميشود يك كار تيمي بي نقص را به نتيجه رساند. در طبيعت چنانچه توجه كنيم مي بينيم كه يك مجموعه پروژه اي را پيش مي برد و پروژه رشد يك پروژه تيمي است نه شخصي، به عنوان مثال درست است كه يك درخت رشد ميكند يا ميوه اي ميرسد ، ولي آن درخت يا آن ميوه ثمره همكاري مجموعه اي به اسم نور، هوا، گرما، سرما، خاك و آب و... است.
 
درواقع طبيعت به ما ميگويد حال خوب در يك شكل وسيع تر بستگي به درك و همكاري متقابل دارد، اتفاقي كه گاه به ندرت در جوامع انساني روي ميدهد ، از اين روست كه ما تمايل به فرار از اين رابطه داريم.
 
گردآوري: بخش روانشناسي بيتوته